این کتاب بزرگ آسمانی تنها برای تلاوت نیست، بلکه هدف میانی از آن، تدبّر و توجّه در معانی قرآن است؛ چنانکه امام خمينى به شدّت تأسّف مىخورد كه چرا تمام عمر خود را صرف تدّبر در قرآن نكرده است، همانگونه كه مرحوم ملاصدرا در تفسير سورۀ واقعه اين تأسّف را اعلام میدارد.
الف) در لغت: تدبّر از مادۀ «دبر» ضدّ واژه «قُبُل» به معنای پشت هر چيز آمده است.
تدبّر؛ یعنی: نگریستن به عاقبت و آخر آنکار و تفکّر در آن. و نیز به معنای تدبیر در امر، انديشيدن و عاقبت بينى در كارها، چارهجويى، تنظيم اداره كردن آمده است. و نیز به معناى اين است كه چيزى را بعد از چيز ديگر بگيريم.
ب) در اصطلاح: مفهوم اصطلاحی این واژه را در حوزه قرآنی، اینچنین بیان میکنیم که: ماده «دبر» ۴۴ بار و به ۱۱ صورت در قرآن استعمال شده که ۴ مورد آن به تدبّر در قرآن برمیگردد که در ذیل به طور مختصر به این آیات و نکات قابل استفاده از آن میپردازیم:
«أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا».[۱]
کلام غیر خدا دارای اختلاف فراوان است؛ و قرآن که کلام خداست عاری از هر گونه اختلاف است. تدبّر در قرآن، راه علم به هماهنگی و عدم اختلاف در قرآن و در نتیجه اثبات کلام اﷲ بودن قرآن است.
«كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ».[۲]
تدبّر در قرآن، وظیفهای همگانی است. تدبّر در قرآن، غایت انزال کتاب خداست. تدبّر، زمینه ساز تذکّر خردمندان است.
«أَ فَلَمْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جاءَهُمْ ما لَمْ يَأْتِ آباءَهُمُ الْأَوَّلينَ».[۳]
نخستين عامل بدبختى مردم، تعطيل كردن انديشه و تفكّر است.
تدبّر نکردن در قرآن، یکی از عوامل شرک و بیایمانی است- سیاق آیه-.
تدبّر؛ امری قلبی است نه صرفا ذهنی و علمی؛ و عدم تدبّر در قرآن در کنار قفل قلب، از عوامل بیایمانی است. و نشانۀ عقل و قلب سالم، تدبّر در قرآن است.
طبرسی در مجمع البیان در فرق بین «تدبّر» و «تفکّر» میگوید: «والفرقُ بين التَّدَبُّرِ والتَّفكُّرِ؛ أَنَ التَّدَبُّرَ تصرُّفُ القلبِ بالنَّظرِ في العواقِبِ، والتَّفَكُّرَ تصرُّفُه بالنَّظرِ في الدّلائلِ». یعنی «تدبّر»؛ تصرّف در قلب با نظر کردن در عواقب امور است، و «تفکّر»؛ تصرّف در قلب با نظر کردن در دلائل امور است». پس «تدبّر»؛ کاوش در باطن و توجّه به نتایج و عواقب امر است، اما «تفکّر»؛ اعم از بررسی ظواهر و بواطن امور و اعم از بررسی علل و اسباب امور و نتایج و عاقبت آن است؛ چرا که تفکّر به راهیابی و کشف مجهولات به طور مطلق نظر دارد.
«تدبّر در قرآن» وظیفهای است همگانی، ولی «تفسیر» نیازمند به اجتهاد است.
«تدبّر»؛ عبور از سطوح اولیه و مفاهیم ظاهری آیات و ورود اندیشمندانه به لایه های ژرف برای کشف حقایق پنهانی است؛ ولی در «تفسیر» این مسائل، لزوما پیگیری نمیشود؛
«تدبّر»؛ جریان فکری-روحی است که از نوعی ارتباط میان عقل و قلب پدید میآید، لیکن «تفسیر» جریان فکری است که لزوما با جریان قلبی همراه نیست؛
در بسیاری از موارد «تدبّر» رجوع به احادیث لزومی ندارد؛ حال آنکه در «تفسیر» رجوع به احادیث معصومینb امری اساسی و ضروری است و بدون احادیث نمیتوان به تفسیر پرداخت.
این کتاب بزرگ آسمانی تنها برای تلاوت نیست، بلکه هدف میانی از آن، تدبّر و توجّه در معانی قرآن است؛ چنانکه امام خمينى به شدّت تأسّف مىخورد كه چرا تمام عمر خود را صرف تدّبر در قرآن نكرده است، همانگونه كه مرحوم ملاصدرا در تفسير سورۀ واقعه اين تأسّف را اعلام میدارد.
کتاب حاضر تحقیقی است که با استفاده از آیات و روایات اهل بیت علیهم السلام اهمیت و جایگاه تدبر در قرآن را نشان میدهد.
امید است که رهآورد این چهل گوهر نورانی گسترش انس با قرآن و تدبّر در آیات آن؛ به خصوص برای جوانان باشد.
سارا نوری جمالویی